اولین سرما خوردگی |
الهی من بمیرم و تو ناراحتی نداشته باشی قربون اون صبوریت بشم که تو اوج درد و گلودردت ذوق هم میکنی و میخندی قربون اون کم حالیت بشم که وقتی خوابت میبره با گلو درد ازخواب بیدار میشی یعنی من قربون اون شیرخوردنت با دماغ کیپ بشم که یه قلپ میخوری و نفس میکشی قربون اون چشای قرمز متورمت بشم قربون اون کلاه سرکردنت بشم که میمیرم برا اون چشا از زیرکلاه قربون اون خوابیدنت بشم قربون اون دست تو حلق کردنت بشم که معلومه درد میکنه خدایا هر کی نداره بش بده بقول بابا جون اونم از نوع خوبش بده خوشگل شیرینم شبی که از درود برگشتیم خونه سرد بود و تو هم همش با پا روتو کنار میزدی که صبش سرما خورده بودی که تا شب که سرفه هات شروع شده بود با بابا جون بردیمت دکتر و تو یه گوله نمک شده بودی تو مطب و کلی میخندیدی که بقول بابا دکتر بی ذوق اصلاً تحویل نگرفت محمد حسین بعد برگشتن از دکتر بمیرم برات که دکتر گفت دست و صورتش و بگیرید که گلوتو میخواس ببینه که تو با تعجب بدون حرکت چوب رو مزه مزه میکردی خیلی شیرین شده بودی مخصوصاً تو ترازو که گذاشتمت میخواستم با سر بیام تو صورتت و گازت بگیرم از بس خوشمزه بودی |